مدیرمدیر، تا این لحظه: 21 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

کودکانه های من

موش کوچولو

1394/9/19 17:42
38 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

یک روز یه آقا خرگوشه....................... رسید به یه بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ ......................... خرگوشه گفت : آخ
وایسا، وایسا، کارت دارم...................... من خرگوش بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون ........................ نمی خوای مهمون
.
یواش موشه اومد بیرون ....................... یه نگاهی کرد به خرگوش
دید که گوشاش درازه ..................... دهنش بازه
.
شاید می خواد بخوردم ...................... یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم ...................... آنجا می مانم.
.
مادر موشه عاقل بود......................... زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به خرگوش ................... گفت ای بچه جون!
نترس مامان این مهمونه .............. خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن ................... بیارش خونه

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)